یااباصالح المهدی "عج " ادرکنی
-----------------
ای پنجره ی احساس ،در کوچه ی تنهایی
آرام نمی گیرد ،هان این دل دریایی
در حسرت یاد تو، تا مرغ سحر بی خواب
از عطر تو جان گیرد، این ساقه ی مینایی
نیلوفر یاد تو ،پیچیده بر این احساس
بی یاد تو می میرد، هر صبح شکیبایی
در پیچش زلف تو ،رازیست پر از شبنم
باران زده بر این دل، از شدت زیبایی
با دیده ی تر دیدم، یک شاخه تبسم را
یک سینه پر از حسرت ،یک نقش چلیپایی
در ظلمت شب پیچید، طوفان نگاهی سرخ
کز شمع رخش تابید، یک مرد اهورایی
در نرگس چشمانش، آیینه دلتنگی
بنوشته به خطی خوش، ای کاش که باز آیی!
http://mohebingolnarges.blogfa.com
---------------------
:: بازدید از این مطلب : 326
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0